بیاد شهیدان جعفر سجادیان و علی اصغر سرافراز و غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سینهها آتش فشان درماتم سجادیان یاد مردان خدا دل را کند آتش فشان هردلی درسوگشانباشدغمیندرهر زمان هم سرافراز دلاور هم جوان کاتوزیان نام پاکاینشهیداندرجهانشد جاودان زار مینالد دل یـــاران به یاد پـاکشان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان بود الحق جعفر سجادیان پاک وامین بر چنین مرد خدا بــادا هــزاران آفرین هم شجاع و مؤمن و هم پیرودین مبین صددرودازمابهافرادیبدینسانپاک جان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان تابع امر خداوند کریم ذوالجلال بود مداح پیــمبر با صــفا و بـــا کمال پیرو صدیق...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سینهها آتش فشان درماتم سجادیان یاد مردان خدا دل را کند آتش فشان هردلی درسوگشانباشدغمیندرهر زمان هم سرافراز دلاور هم جوان کاتوزیان نام پاکاینشهیداندرجهانشد جاودان زار مینالد دل یـــاران به یاد پـاکشان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان بود الحق جعفر سجادیان پاک وامین بر چنین مرد خدا بــادا هــزاران آفرین هم شجاع و مؤمن و هم پیرودین مبین صددرودازمابهافرادیبدینسانپاک جان سینه ها آتش فشان درماتم سجادیان تابع امر خداوند کریم ذوالجلال بود مداح پیــمبر با صــفا و بـــا کمال پیرو صدیق...
به یاد شهیدان مجید ساحلی و محمد امکانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مرحبا ای خون پاکم مرحبا گاه آن شد تا نمایم جان فدا مرحبا ای خون پاکم مرحبا گاه آن آمد که با خون جبین سـرخ سـازم روی زیبای زمین ریختی جانانه در راه خدا ای عزیزان در ره دین خدا ریختی جانانه در راه خدا خون سرخ لاله گون نازنین سـازم آگه اهل عالم را چنین دین خود سازم به قرآنم ادا مرحبا ای خون پاکم مرحبا تا بع امر ولی و رهبرم شد فدای رهبرم جان و سـرم ریختی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
مرحبا ای خون پاکم مرحبا گاه آن شد تا نمایم جان فدا مرحبا ای خون پاکم مرحبا گاه آن آمد که با خون جبین سـرخ سـازم روی زیبای زمین ریختی جانانه در راه خدا ای عزیزان در ره دین خدا ریختی جانانه در راه خدا خون سرخ لاله گون نازنین سـازم آگه اهل عالم را چنین دین خود سازم به قرآنم ادا مرحبا ای خون پاکم مرحبا تا بع امر ولی و رهبرم شد فدای رهبرم جان و سـرم ریختی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید رضا حمیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
پانزدهمین روز آذرماه سال ۱۳۴۱ درحالیکه سرمای پاییزی خانههای شهرستان نیریز را احاطه کرده بود، تولد کودکی خوشسیما در خانوادهای متدین و مذهبی، گرمابخش خانه آنان شد. راضی به رضای خدا شدند و نامش را رضا نهادند. دوران کودکی را در کانون پاک و مقدس خانواده سپری نمود و سپس راهی مدرسه شد. باروحیه شاد، پرتلاش و پرتحرکی که داشت، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را مدرسه ولیعصر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد رضا حميدي »
پانزدهمین روز آذرماه سال ۱۳۴۱ درحالیکه سرمای پاییزی خانههای شهرستان نیریز را احاطه کرده بود، تولد کودکی خوشسیما در خانوادهای متدین و مذهبی، گرمابخش خانه آنان شد. راضی به رضای خدا شدند و نامش را رضا نهادند. دوران کودکی را در کانون پاک و مقدس خانواده سپری نمود و سپس راهی مدرسه شد. باروحیه شاد، پرتلاش و پرتحرکی که داشت، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را مدرسه ولیعصر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شرارههای انقلاب اسلامی در امالقرای اسلامی ایران، شهرستان قم، رخ مینمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانوادهای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نیریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفههای شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازیهای پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
زندگینامه آزاده فرج الله زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
فرج الله زارع فرزند حسین در سال 1345 در خانوادهای متدین، مذهبی و کشاورز در یکی از روستاهای بخش مرکزی نیریز بنام فخرآباد بدنیا آمد. ولی متأسفانه پس از گذشت دو سال مادرش به رحمت خدا رفت و زندگی را با رنج و مشقت فراوان و درد بی مادری و یتیمی شروع کرد. پس از فوت مادرش خالهاش او را بزرگ کرد. او چهارساله بود که با پدر و برادرانش به روستای عباس آباد مهاجرت کردند. جهت شروع...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید غلامحسین عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید غلامحسین عنبری »
غلامحسین 1347/1/4 در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ 1365/1/23 به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، شکوفه زندگیاش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبقطبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دینداری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
محمدحسین سومین پرستوی مهاجری بود که از خانواده شهیدپرور کردگاری، بعد از برادرانش حبیب و محمدرضا، راهی کوی دلبر شد و سر و جان را درراه وصال یار، فدا کرد. او که ۱۳۴۴/۳/۲۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی، شکوفه زندگیاش همراه با شادی و سرور شکفته شد و طبقطبق مهربانی و طراوت را با خود آورد؛ در کنار برادران و سایر اعضای خانواده، درس مقاومت و دینداری را از کودکی فراگرفت و قدم در راهی...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -رجعت یک ستاره
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
شب ندارد سر خواب دیده در رجعت پاک تو ستاره بگریست یاد تو مرحم هر زخم عمیق یاد و رؤیای تو با جان من است لیک این قلب فرورفته به مرداب گناه هیچ امیدش نیست اندر این رویش گلهای گرانبار امید با حضور شب تاریک و سیاه گنهش با سپاه سیه معصیت اندر نگهش از تو گلزار گران گل چیند شب ندارد سر خواب شوق دیدار تو با صاعقهها بارانها با باد با ژاله گلهای شفق با نسیمی از کوه میآید لیک رفتن و رسیدن را پای پرآبله نتواند، آه 6/1/60 13 نیریز ...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
شب ندارد سر خواب دیده در رجعت پاک تو ستاره بگریست یاد تو مرحم هر زخم عمیق یاد و رؤیای تو با جان من است لیک این قلب فرورفته به مرداب گناه هیچ امیدش نیست اندر این رویش گلهای گرانبار امید با حضور شب تاریک و سیاه گنهش با سپاه سیه معصیت اندر نگهش از تو گلزار گران گل چیند شب ندارد سر خواب شوق دیدار تو با صاعقهها بارانها با باد با ژاله گلهای شفق با نسیمی از کوه میآید لیک رفتن و رسیدن را پای پرآبله نتواند، آه 6/1/60 13 نیریز ...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید علی جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
علی، دومین کبوتر خونین بالی بود که در بیست و یکم مردادماه سال ۱۳۵۳ بر بام زندگی خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز، فرود آمد و چند روزی را میهمان دنیای خاکیان شد و در عنفوان جوانی با دو بال نورانی، پر گشود و راهی کوی یار شد. در هفتسالگی به دبستان حاج قطبی نیریز رفت و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد و دوره راهنمایی را در مدرسه بهرامی پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵...